رادین رادین ، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

من و خاطراتم

اولین برگ از دفتر خاطرات فسقلي مامان و بابا

1389/10/27 3:46
نویسنده : مامان رادین
1,424 بازدید
اشتراک گذاری

 

     

 زمان طولانی میشود برای کسانی که غصه دارند

کوتاه میشود برای کسانی که شاد هستند

دیر می گذرد برای کسانی که منتظر هستند

زود میگذرد برای کسانی که عجله دارندز ابدی می شود برای کسانی که

 عاشق باشند                                                                                                                            

  خيلي وقت بود ميخواستم واسه فسقلي نازم هکه یه روزی قراره بیاد يه  دفتر چه خاطرات بسازم . مینویسم تا یادت نره که من و

 بابائی چه روزائی رو پشت سر گذاشتیم و به اینجائی که میبینی رسیدم گلم.دارم روزای خیلی سختی رو میگذرونم بعد از رفتن بابائیت همه چیز انگار بی رنگ و رو شده . زندگی رو گم کردم نمیدونم دارم کجا وچطوری میرم. هیچ وقت فکر نمیکردم انقدر قوی باشم که بتونم با همچین اتفاق وحشتناکی کنار بیام ولی انگار بابائیت ماهارو خوب تربیت کرده مثل خودش طاقت مون خیلیهو خیلیه و خیلیه. آخه میدونی مجبورم اینجوری باشم مامانی داره داغون میشه و اگه ماهم شل بدیم که...... .

همش میگم کاش زودتر واسه اومدنت اقدام کرده بودیم و زودتر میومدی که بابائی هم تو رو میدید و کلی باهات حال میکرد . حالا وقتی بیای جای خالیش و بیشتر م حس میکنم .  

 ديشب خاله نازگلت كلي به ماماني كمك كرد تا برات اين برگه خاطرات رو آماده كنم . تا ساعت ۳
دوتائي بيدار بوديم و  باخره تمومش كرديم.  

 مباركت باشه عزيز دلم .ايشالا خودت بياي و بزرگ بشو خاطرات قشنگتو توش بنويسي قند

 عسلم.








 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)