رادین رادین ، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

من و خاطراتم

با یک سال تاخیر و خبرای خوب

1389/10/27 3:46
نویسنده : مامان رادین
1,095 بازدید
اشتراک گذاری
سلام عسلم

 باید زودتر میومدم ولی انقدر گیج و منگ شده بودم که هر چی فکر میکردم رمز عبور و کلمه کاربریم یادم نمیومد که بیام و به همه بگم  مامان شدم که  بگم روزا و ماههای اول مامان شدنم چه جوری گذشت و چقدر برام سخت بود تحملش ولی در عوض الان اومدم الان که کمتر از ۲ هفته به بدنیا اومدنت مونده پسرکم . الان اومدم با یه پسر خوشمل و شیطون که هر دقیقه و ثانیه با تکونای وروجکیش بهم میگه که وجود داره و  زندگی میتونه و باید ادامه پیدا کنه حتی بعد از رفتن بابام که کاش بود و میتونستم پسرمو ........... کاش انقدر زود نرفته بود . 

 

 گلم از وسایل سیسمونیت میخوام عکس بذارم  از همه اون چیزائی که این چند ماه به عشق خریدنشون روزام شب شده وسرم گرم.   ایشالا بیای و صحیح و سالم  ازشون استفاده کنی قربونت برم که بازم داری هی  تو شیمک مامانی وول میخوری .

قربونت برم که وقتی بابای تکوناتو میبینه کلی تعجب میکنه ولی اگه ساکت بشی مامانی نگرانت میشه . این چند روزم حسابی مواظب خودت باش که همه منتظر دیدن پسمل خوشگل ما هستن.

 

راستی

 یادم رفت که بگم پارسال یعنی روز سوم مهر ماه ۱۳۸۸ ما به خونه جدیدمون اومدیم مامانیو توام از اونجائی که پسر وقت شناسی بودی آذر ماه مهمون منو بابایت شدی گلم .  فهمیدی خونمون بزرگ شده و یه اتاق خوشمل اضافه شده ُ فهمیدی قراره مامان و بابا یه فصل جدید از زندگیشونو شروع کنن  اومدی تا زندگی رو از اونیکه میتونست باشه قشنگتر کنی عسلم . خوش اومدی به زندگیمون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)